از دیدگاه امیر مومنان علی علیه السلام در نهج البلاغه فتنه اینگونه تعریف شده است:
إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَتْ; يُنْكَرْنَ مُقْبِلات، وَ يُعْرَفْنَ مُدْبِرَات، يَحُمْنَ حَوْمَ الرِّيَاحِ، يُصِبْنَ بَلَداً وَ يُخْطِئْنَ بَلَداً...
امام على عليه السلام در بخشى از خطبه (93) اشاره به ويژگى هاى فتنه نموده و مى فرمايد:هنگامى كه فتنه ها روى مى آورد به شكل حق خودنمايى مى كند و هنگامى كه پشت مى كند (مردم را از ماهيّت خود) آگاه مى سازد. در حال روى آوردن ناشناخته است و به هنگام پشت كردن شناخته مى شود; مانند گرد بادها به بعضى از شهرها اصابت مى كند و از بعضى مى گذرد.
«فتنه» واژه اى است كه همه از آن وحشت دارند و نتيجه آن را شوم و ناگوار مى دانند، ولى فتنه چيست؟ و نشانه هاى آن كدام است؟ امام(عليه السلام) در خطبه(93) نهج البلاغه،هم نشانه هاى فتنه را بيان فرمود و هم تعريف آن را با تكيه بر اين نشانه ها، روشن ساخته است. فتنه به حوادث پيچيده اى مى گويند كه ماهيّت آن روشن نيست; ظاهرى فريبنده دارد و باطنى مملوّ از فساد; جوامع انسانى را به بى نظمى، تباهى، عداوت، دشمنى، جنگ و خونريزى، و فساد اموال و اعراض مى كشاند. و از همه بدتر اين كه قابل كنترل نيست.غالباً، در ابتدا چهره حق به جانبى دارد و ساده انديشان را به دنبال خود مى كشاند و تا مردم از ماهيّت آن آگاه شوند، ضربات خود را بر همه چيز وارد ساخته است. فتنه ها، هيچ قانونى را به رسميّت نمى شناسند; ممكن است در يك شهر همه چيز را به آتش كشد و در كنار آن شهر ديگرى باشد كه در امان بماند. فتنه همان گونه كه امام(عليه السلام)در فراز بالا بيان فرمود، مانند گِردباد است كه همه چيز را با خود مى چرخاند و مى برد و گاه ديده شده گردبادهاى سنگين، انسانها، حتّى اتومبيل را از جا كنده و به آسمان برده و به هر سو پرتاب مى كنند!! فتنه ها نيز با شخصيّت هاى بزرگ اجتماعى، دينى، علمى و سياسى و با اموال مردم و سرمايه هاى جامعه، همين كار را مى كند. مى دانيم گردبادها بر اثر وزشِ دو جبهه قوىّ باد در دو جهت مخالف، پيدا مى شود; يعنى دو جبهه مخالف در هم مى پيچند و به گرد هم مى گردند و گردباد را به وجود مى آورند; فتنه ها نيز بيشتر از اختلافات بر مى خيزد; آنگاه كه دو جناح، بى فكر و بى مطالعه، بى رحمانه به جان هم مى افتند، فضاى جامعه را تيره و تار مى سازند، نتيجه اش آن است كه گردبادهاى حوادث و ناامنى، همه چيز را از بيخ و بن مى كند و نابود مى سازد!به همين دليل، در برابر حوادث اجتماعى بايد خوش بينى ها را تا حدّى كنار گذاشت و درباره كسانى كه روى صحنه و پشت صحنه هستند، دقّت كرد و سوابق آنها را بررسى نمود و اگر فتنه اى در كار است، مردم را با خبر ساخت و اين وظيفه انديشمندان هر جامعه است.(1)